تصور کنید اگر شرکت شما قادر باشد تمام اطلاعات داخلی درباره عملیات و کارایی‌ها یا ناکارآمدی‌های استراتژیک و اطلاعات خارجی درباره مشتریان، رقبا و تامین‌کنندگان دیگر را مهار کند، چه چیزی می‌توانید به دست آورید؟

مطالعات بین‌صنعتی نشان می‌دهد که در تصمیم‌گیری‌ها، به‌طور متوسط کمتر از نصف داده‌های ساختاریافته یک سازمان به صورت فعال مورد استفاده می‌گیرد و کمتر از 1% از داده‌های بدون ساختار آن سازمان تحلیل می‌شود.

با دسترسی به اطلاعات مناسب، می‌توانید به‌طور کافی بزرگترین فرصت‌های خود را تحلیل کرده و فرمول منحصر به فرد موفقیت شرکت خود را به دست آورید. اما بدون داده‌ها تحقق این موضوع غیر ممکن است. دلایل بسیاری وجود دارد که چرا کسب‌وکارها تصمیم به سرمایه‌گذاری در هوش تجاری می‌گیرند. در این مقاله به 10 دلیل برتر خواهیم پرداخت:


1.دانش = قدرت

هوش تجاری (BI) مقدار زیادی از داده‌ها را یکپارچه‌سازی و ذخیره می‌کند تا امکان تحلیل آن‌ها وجود داشته باشد. با دسترسی بیشتر به داده‌ها، درک بهتری از عملکرد کسب‌وکار خود خواهید داشت. اگر عملیات و استراتژی کسب‌وکارتان را با اطلاعات بیشتر و دانش به‌روزتر مدیریت کنید، سودآوری هم حتمی خواهد بود.



2.کاهش حدس و گمان و ریسک

حتما شما هم موافقید که اغلب تصمیمات کسب‌وکار بر اساس حدس و گمان، شانس و احساسات گرفته می‌شوند. با توجه به اهمیت تصمیمات برای کسب‌وکار شما، بسیار حائز اهمیت است که هر گونه ریسک احتمالی را در فرآیند تصمیم‌گیری کاهش دهید. هوش تجاری (BI) داده‌ها و ابزارهایی را در اختیار شما قرار می‌دهد که می‌توانید این کار را با خیال راحت انجام دهید.

با یک راه‌حل موثر هوش تجاری، می‌توانید با اطلاعات عمیق‌تر و دسترسی به مجموعه داده‌هایی که در کسب‌وکار راهنمای شما هستند، به هر نقطه تصمیم‌گیری وارد شوید. هوش تجاری تجربه و تخصص شما را با داده‌ها متحد می‌کند تا کسب‌وکار شما سریع‌تر و با اطمینان بیشتری پیشرفت کند.

اگر داده‌ها در دسترس باشند، نیازی به حدس و گمان در مورد بهترین راه برای کسب‌وکار ندارید. با تصمیم‌گیری مبتنی بر داده‌ها، می‌توانید مطمئن‌تر پیش بروید.

بعداً در مقالات دیگر بیشتر درباره اهمیت فرهنگ مبتنی بر داده‌ها صحبت خواهیم کرد؛ فرهنگی که به تصمیم‌گیری‌های خود با داده‌ها اعتبار می‌بخشد. اما بدانید که اگر با داشتن داده‌ها به موفقیت برسید، داده‌ها دقیقاً به شما نشان می‌دهند چگونه به آنجا رسیده‌اید و در نقطه مقابل، اگر یک ابتکار شکست بخورد، داده‌ها می‌توانند مشخص کنند که چه زمانی، چگونه و چرا شکست حاصل شده است تا بتوانید ریسک‌های آینده را کاهش دهید.



3.تصمیم‌گیری سریع‌تر

26% از کسب‌وکارها می‌گویند که داده‌ها و تحلیل‌ها به طور قابل توجهی ماهیت رقابت در صنعت را تغییر داده‌اند (McKinsey Analytics، 2018)، و در سال 2019، 90% از حرفه‌ای‌های IT معتقد بودند که باید هزینه‌های خود را برای ابزارهای هوش تجاری (BI) افزایش دهند (Forbes). توانایی مدیریت حجم‌های بی‌پایان داده‌ها، اکنون برای کسب‌وکارها از همیشه مهم‌تر شده است و تبدیل این داده‌ها به بینش واقعی با استفاده از هوش تجاری، تفاوت بین شرکت‌هایی که پیشرو هستند و آن‌هایی که نوآوری ندارند و نمی‌توانند از فرصت‌ها بهره‌برداری کنند را نشان می‌دهد.

شرکت‌هایی که در داده‌ها و تحلیل‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند، مزیت مهمی دارند؛ آن‌ها می‌توانند به راحتی و نقاط کور در هزینه‌های خود را بشناسند، به سرعت مناطق فرصت را پیدا کرده و قبل از رقبا از آن‌ها استفاده کنند. یک راه‌حل کامل هوش تجاری راه را برای رساندن داده‌های درست به دستان تصمیم‌گیرندگان هموار می‌کند.

یک سیستم هوش تجاری که به درستی طراحی‌شده است، به سرعت و به دقت، تقریباً به هر پرسش تحلیلی مربوط به کسب‌وکار پاسخ می‌دهد. شما می‌توانید از این پاسخ‌ها برای اتخاذ تصمیم‌های آگاهانه استفاده کنید. نیازی به جستجوی زمان‌بر در فایل‌ها یا پوشه‌های متعدد اکسل برای به دست آوردن تصویری مبهم از بهترین مسیر نیست.



4.کاهش هزینه‌های اضافی کسب‌وکار

یکی از سریع‌ترین و موثرترین مزیت‌های هوش تجاری (BI)، کاهش هزینه‌هاست. یک سیستم BI خوب به شما اجازه می‌دهد تا به سرعت و به راحتی زمینه‌های صرفه‌جویی در هزینه‌ها را شناسایی کنید.

برای کسب‌وکارهای محصول‌محور، اغلب بهترین روش این است که ابتدا بر موجودی خود تمرکز داشته باشند. راه‌حل هوش تجاری با آنها کمک می‌کند تا محصولات با گردش کم یا غیرفعال را شناسایی کنند. به همین ترتیب، با تحلیل زنجیره تأمین، می‌توانند به سرعت فرصت‌هایی برای بهینه‌سازی هزینه‌های خود در مورد اقلامی که در موجودی آنها قرار می‌گیرند را شناسایی بکنند. این موضوع برای همه انواع کسب‌وکارها از تولید تا بهداشت و درمان صدق میکند.



5.درک بهتر از گذشته، حال و آینده

با نگاه کردن به آمار در یک بازه زمانی مشخص، می‌توانید درک خوبی از وضعیت فعلی کسب‌وکار خود، گذشته آن و احتمالات پیش‌رو در آینده آن به دست آورید. انواع مختلفی از تحلیل‌ها وجود دارد که هر کدام برای کسب‌وکار شما هدف خاصی دارند.

  • تحلیل توصیفی: این نوع تحلیل به بررسی گذشته می‌پردازد تا آنچه که در کسب‌وکار شما اتفاق افتاده را آشکار کند. برای مثال، تحلیل توصیفی به شما کمک می‌کند تا اطلاعات به‌روز مانند “امروز چند درخواست ثبت شده است؟” “چه تعداد مشتری در سال گذشته این محصول را خریداری کردند؟” یا “کدام منطقه بیشترین افزایش فروش را در میان یک جمعیت خاص در سه ماه گذشته داشته است؟” را پیدا کنید.
  • تحلیل پیش‌بینی: این نوع تحلیل با ترکیب آمار و تکنیک‌های پیش‌بینی، آنچه ممکن است در آینده برای کسب‌وکار شما اتفاق بیفتد را نشان می‌دهد. تحلیل پیش‌بینی می‌تواند به پیچیدگی ایجاد مدل‌ها و شبیه‌سازی‌ها باشد یا به سادگی استفاده از روندهای تاریخی داده‌ها برای پیش‌بینی آنچه ممکن است در آینده اتفاق بیفتد. این تحلیل به شما کمک می‌کند تا به طور واقع‌بینانه تصوری از آینده کسب‌وکار خود داشته باشید.
  • تحلیل تجویزی: این نوع تحلیل از تکنیک‌های شبیه‌سازی برای ارائه مشاوره درباره پیش‌بینی‌ها استفاده می‌کند. تحلیل تجویزی بر تصمیم‌گیری تمرکز دارد. این تحلیل با استفاده از داده‌ها، نتایج و عواقب تصمیمات ممکن را پیش‌بینی می‌کند تا مدیر کسب‌وکار بتواند با درک کامل از تأثیرات بالقوه، مسیر مناسب را انتخاب کند. در حالی که تحلیل پیش‌بینی به کسب‌وکار کمک می‌کند تا مشخص شود چه چیزی ممکن است در صورت ادامه وضعیت فعلی اتفاق بیفتد، تحلیل تجویزی نشان می‌دهد که چگونه کسب‌وکار تحت تأثیر اقدامات مختلف قرار خواهد گرفت.

با داشتن تمام این اطلاعات در دسترس به واسطه پویایی یک راه‌حل هوش تجاری، شما درک روشنی از عواملی که به موفقیت شما منجر شده به دست آورده و توانایی تعیین بهترین مسیر برای پیشرفت کسب‌وکار خود را خواهید داشت.



6.جمع‌آوری مؤثر داده‌ها

یکی از بارزترین روش‌هایی که با استفاده از آن، هوش تجاری (BI) کارایی کسب‌وکار شما را بهبود می‌دهد، از طریق جمع‌آوری و نگهداشت داده‌هاست. جمع‌آوری و مرتب‌سازی داده‌ها به شیوه‌های سنتی فرآیند بسیار زمان‌بری است. ابتدا باید داده‌ها را از منابع مختلف استخراج کنید، سپس اطلاعات مرتبط را شناسایی کرده، داده‌ها را تبدیل، ادغام کنید و گزارش بگیرید تا امکان تحلیل میسر شود. این فرآیند دستی به دلیل احتمال وقوع خطاهای زیاد، به طبع زمان مدیریت زیادی را هم برای بررسی صحت و دقت داده‌ها می‌طلبد.

هر کسی که در یک کسب‌وکار مشخص فعالیت کرده است، با حجم عظیم فایل‌های اکسل‌ که برای تحلیل یک مشکل خاص تولید می‌شود، آشناست. نکته اینجاست که به جای صرف وقت به منظور هماهنگ کردن مجموعه‌های داده و زمان‌بندی داده‌ها در این فایل‌ها، بر نتایج تحلیل داده‌ها تمرکز شود.



7.یکپارچگی داده‌ها

با متمرکز کردن تمام داده‌های مرتبط به یکدیگر در سیستم هوش تجاری (BI) خود، می‌توانید فرآیندهای مدیریتی را پیاده‌سازی کنید تا داده‌ها را به زبان خاص کسب‌وکار خود تطبیق دهید و اینکه چه اطلاعاتی بر اساس نقش افراد در شرکت، در دسترس تصمیم‌گیرندگان قرار گیرد را کنترل کنید. این جنبه از کار به مدیران اطمینان می‌دهد که افراد مناسب، به داده‌های به‌روز، دقیق و یکنواخت در سراسر کسب‌وکار دسترسی دارند.



8.تصویرسازی آسان داده‌ها

یک سیستم خوب هوش تجاری (BI) گزینه‌هایی برای ایجاد سریع تصویرسازی‌ها ارائه می‌دهد که به طور بی‌پایانی در ارتباط دادن اطلاعات پیچیده کمک‌کننده میباشد. چرا این موضوع اهمیت دارد؟ محققان دانشگاه کورنل یافته‌اند که اگر یک ادعای علمی فقط به صورت کلمات یا اعداد ارائه شود، 68% از مردم آن را دقیق و صحیح می‌پندارند. اما اگر یک نمودار ساده همراه با آن ادعا ارائه شود، این درصد به عدد شگفت‌انگیز 97% افزایش می‌یابد. چرا؟ تصویر به تأیید ادعا کمک می‌کند و اطلاعات پیچیده را آسان‌تر قابل هضم می‌سازد.

با حجم روزافزون داده‌ها که ممکن است مورد بررسی قرار گیرد، تصویرسازی‌ها به تصمیم‌گیرندگان کلیدی کمک می‌کنند تا اطلاعات مورد نیاز برای اتخاذ تصمیمات مناسب را جذب کنند، بدون اینکه نیاز به بررسی هر نقطه داده به‌طور جداگانه وجود داشته باشد. تصویرسازی به داده‌ها معنا می‌دهد.

طراح اطلاعات دیوید مک‌کانلس در سخنرانی TED خود درباره تصویرسازی داده‌ها گفت:

«چشم به شدت نسبت به الگوها در تغییرات رنگ، شکل و الگو حساس است. آن‌ها را دوست دارد. اگر زبان چشم را با زبان ذهن که شامل کلمات، اعداد و مفاهیم است ترکیب کنید، شروع به صحبت کردن به هر دو زبان به‌طور همزمان خواهید کرد که هر کدام مکمل دیگری می‌شود.»



9.شناسایی مشکلات سیستماتیک و رویه‌ای

سرمایه‌گذاری در سیستم هوش تجاری (BI) امکان دسترسی به بینش‌های دقیق و حیاتی درباره عملکرد کسب‌وکار را برای مالک کسب‌وکار فراهم می‌کند. شناسایی گلوگاه‌ها و مشکلات رویه‌ای بسیار ساده‌تر می‌شود و به ذینفعان این امکان را می‌دهد که به سرعت و به راحتی عملیات خود را بهینه کنند.

برای بسیاری از سازمان‌ها، BI همچنین به بهبود سازگاری و دقت داده‌ها در سراسر سازمان کمک می‌کند و سردرگمی درباره اینکه چه اطلاعاتی قابل اعتماد است را از بین می‌برد. با یک منبع واحد از حقیقت، بخش‌ها زمان کمتری را به مقایسه داده‌ها اختصاص می‌دهند و زمان بیشتری را به همکاری می‌پردازند. در نهایت، هوش تجاری می‌تواند به حذف ناکارآمدی‌هایی که به دلیل استفاده از سیستم‌های قدیمی به وجود می‌آید، کمک کند. 



10.دریافت بینش درباره رفتار مشتریان

با ترکیب داده‌های داخلی و خارجی که پایه‌گذار هر سیستم هوش تجاری (BI) خوب است، می‌توانید به طور مداوم رفتار پایه مشتریان خود را تحلیل کنید. آیا فروش یک محصول یا خدمت خاص کاهش یافته است؟ آیا تغییراتی در جمعیت‌شناسی مشتریان شما رخ داده است؟ می‌توانید از این اطلاعات برای پیش‌بینی روندها، آینده‌نگری کسب‌وکار خود و بهره‌برداری از فرصت‌های رشد استفاده کنید.

به طور کلی، داشتن اطلاعات بیشتر به شما و هر کارمندتان کمک می‌کند تا تصمیمات بهتری برای شرکت و مشتریان خود بگیرید. هوش تجاری فرآیندهای حیاتی شرکت شما را تقویت می‌کند، ریسک را کاهش می‌دهد و مسیر روشنی را برای ابتکارات و فرصت‌های جدید پیش روی شما ترسیم خواهد کرد.